بسم الله الرحمن الرحیم- نیم نگاهی به جهاد – بخش دوم- شخصیتی بنام اقای دکتر جفری در میامی امریکا کتابی درباره اسلام نوشته است بنام":حتی فرشتگان درخواست کنند:" که دربخش مطالبی خوبی دارند ومقداری هم دقیقا درک نکردند ومن با الهام از نظریات ایشان مطالب را بیان میکنم بعناو مثال اصطلاح ":دار الحرب:" متعلق به پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم نیست- فقط کلمه محراب است که به معنای جنگ با شیطان ونفس اماره به سوئ است- در قران جنگ با بعضی افراد را ممنوع کرده است وفرموده است چنانچه با ان افراد بجنگید خداوندمنان پشتیبان انها خواهد بود کسانیکه به راستی به خداوند منان معتقد هستند ومورد وبه همین علت مورد ظلم واقع میشوند وحتی اخراج ویا کشته میشوند ودرمورد دیگر مستضعفین مورد ظلم واقع میشوند- حتی کفار صلح طلب حق مبارزه با انها نیست جون انها در دسته نادان ها هستند وبالاتر ازان تمام ساختمانهائیکه درانجا خداوندمنان پرستش میشود حق خراب کردن ندارند وهمیشه خداوند منان توسط پیامبران خود ویا افراد دیگر ازخرابکاران انتقام گرفته است ودرمورد انها قدرت نمایئ کرده است که من قدرت مطلق هستم ودلیل باقی ماندن انها همین است وبخوبی مشحص است که قریش حملات خود را بعنوان انتقام گرفتن شروع کرد-هشت سال پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بدنبال دیپلماسی تبلیغ بود ومیخواست یک همسایه صلح طلب باشد ولی قریش بدنبال دیپلماسی یا پذیرش فرهنگ قریش ویا جنگ بود وایشان این جا یک اشتباه کرده است وتصور کرده است که پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم همین دیپلماسی متقابلا عمل کرد درحالیکه هیچ جایدرتاریخ نداریم که بدون دعوت از پیثامبر اکرم صلوالته الله علیه واله والسلم مبلغ فر ستاده باشد همیشه انها خواستند وبسیاری موارد مبلغین رابه شهادت رساندند ویک مورد قران درانتقام گیری فقط از افرادی که درکشتن دخالت داشتند بیان کرده است ایشان بدرستی فرموده است پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرهنگ قریش در نزد بسیاری از قباول بی ارزش کرد وپائین اورد ومتحددین زیادی پیدا کرد وهمیشه درتمام جنگها اغاز گر انها بودند- تنها موضوع جنگ تبوک است که بعضی اسلام شناسان انرا جنگ امپیریالستی نامیده اند ایشان بدرستی انرا رد میکند اولا مسلمانان در انزمان به سختی درتلاش بودند ونمیتوانستند تمدنی درسطح بیزانس را تسخیر واداره کنند ودرثانی زمانی که شایعه هحوم بیزانس مطرح شد پیامبر اکرم صلولتهالله علیه واله والسلم دت به اقدام زد وجریان بخوبی نشان میدهد که بسیاری انرا جنگی همه خواهند مرد بیان میکردند وعده زیادی میترسیدند واکراه داشتند ایشان درتحقیقات به این نتجه رسیده است که سرزمین های شمال عربستان این تصور داشتند که اسلام نیرومند شود سرزمین های انهارا تسخیر خواهد کرد وانها به مدینه اصطلاح دار الحراب احتمالا داده اند ولی حدیثی بقول ایشان مطلب مشخص کند وجود ندارد وعدهای تصور کردند جنک تبوک اجازه حمله به کشورهای مسیحیی رامیدهد دراین مورد باید گفت دستور پیامبر اکرم ضلواته الله علیه واله والسلام برای گرفتن سه کشور دستوری الهی بوده است وان دستور ئجرزو بخش نجات مستضفین منصوب میشود که مردمان ان کشور ها درسطحی از شعور بودند که اسلام رابخوبی درک میکردند ومیپذیرفتند ربطی به مسیحیت ندارد جنگ های دفاعی ونجات بخش یک امر عقلانی است- بعنوان مثال این همه پیامبر در قوم اسرائیل امدند وهیچ کدام قوم اسرائیل از مصر نجات ندادند تا انکه حضرت موسی علیه السلام مبعوث شدند